۲۱:۰۴ ۱۳۹۹/۳/۲۴
از منگل تا عمارت

از منگل تا عمارت

‼️از منگل تا عمارت

❗دردهایی که شعار می شوند ولی حل نمی شوند

❗همه چیز فدای پوپولیسم و انتخابات

🔰شعار انتخاباتی در ایران حد و مرز نمی شناسد و تقریبا هر کس از هر دری برای رای آوری وارد می شود و شعارهای عجیب و غریب می دهد و در واقع از عدم آگاهی درست افکار عمومی از ریشه مشکلات نهایت استفاده و شاید سواستفاده صورت می گیرد.

🔰گاه شعارهایی داده می شود که حتی از حوزه اختیاری و مدیریتی انان نیز خارج است و صرفا ارزش انتخاباتی و شعاری دارد و در موارد بسیاری فرد انتخاب نشده در توجیه عملی نشدن این وعده ها افراد یا ارگانهای دیگر را عامل عدم تحقق آن عنوان می کند.

🔰در اوسط مجلس ششم بحث احداث سد منگل در آمل بسیار جدی شد و حتی نماینده وقت در زمان سفر رییس جمهور به آمل یکی از اصلی ترین خواسته های خود را احداث سد منگل در آمل مطرح کرد ولی نکته جالب اینکه در همان زمان کاملا عجیب و ناگهانی بحث سد گرمرود در منطقه زیبای بلیران آمل مطرح شد و حواشی بسیاری را ایجاد کرد.

🔰اکثر کارشناسان احداث سد گرمرود را یک فاجعه زیست محیطی و خیانت به آمل معرفی می کردند و اساسا اگر کسی از سد منگل در ان زمان حمایت میکرد یک فرد جسور و باغیرت به نظر می رسید.و بعبارتی این قضیه از حوزه فنی و تخصصی خارج شده بود و بیشتر به موضوع سیاسی تبدیل شده بود که همانند پتکی بر سر مسئولین شهری و نماینده وقت آمل فرود می آمد.

🔰شورای بخش آمل که اعتراضات بسیار جدی وارد می کرد و شورای شهر دوم نیز ویژه نامه ای به اسم عطش را منتشر می کرد و هر کدام تلاش می کردند نقش پررنگ تری را در رد سد گرمرود و حمایت از منگل مطرح کنند و آن زمان کسی مشکلات فنی و زیست محیطی سد منگل حرفی نمی زد. همان زمان دوستی تحلیل می کرد سد منگل تا سالها شعار اصلی بسیاری در انتخابات مختلف خواهد شد که در واقع چنین شد.

🔰زمان احداث سد منگل معاون رییس جمهور وقت برای افتتاح آمد و نماینده آمل اشک شوق ریخت و این نکته برگ برنده و خاص بودن توانمندی های او را به نمایش گذاشت ولی حتی در آن زمان هم کسی  بر علیه سد منگل ننوشت و انتقادی نکرد و چه بسا به دنبال شریک شدن در این افتخار هم رفتند.

🔰ولی زمان گذشت و انواع و اقسام انتقادات بر علیه ساخت سد منگل مطرح شد و آرام آرام نقطه قوت نماینده به نقطه ضعف او تبدیل شد و دقیقا به نظر می رسید دوران شعارهای منگلی که از شورای بخش و شورای شهر تا فرماندار و نماینده مجلس به دنبال آن بودند گذشته و این سوژه دیگر ارزشی ندارد و احتمالا دیگر کسی آن را دنبال نخواهد کرد.

🔰اما زمان زیادی طول نکشید که بحث زباله عمارت مطرح شد و انواع و اقسام نظرات و تحلیل ها با ادبیات وااسفا و واویلا مطرح شد.نکته جالب اینکه در انتخابات شورای شهر گذشته بیشترین شعارها به حل معضل عمارت اختصاص پیدا کرد و در انتخابات مجلس نیز اکثر کاندیداها زباله عمارت را مشکل اول معرفی کردند ولی اتفاقی نیفتاد و به نظر می رسد جانشین منگل پیدا شده و حالا حالاها عمارت در راس شعارها و خودنمایی های انتخاباتی خوش رقصی خواهد کرد ولی حال که امروز ابزار اطلاع رسانی گستردگی بیشتری دارد نباید فریب این رفتارهای پوپولیستی را خورد.

🔰با آه و واویلا و وااسفا دردی درمان نمی شود هر روز با سیاهنمایی و بیان درد نمی شود مشکل را حل کرد ولی اگر ریشه مشکلات را یکصدا فریاد کنیم شاید فرجی شد .اگر بخاطر رفتارهای انتخاباتی و کارهای فردگرایانه واقعا به دنبال حل این‌مساله باشید می توانیم علاج درد را فریاد بزنیم و مطالبه کنیم نه اینکه از درد شعار بسازیم.از روابط ، اعتبار و اهداف خود در راستای حل درد استفاده کنید و نه ابزار منافع شخصی کوتاه مدت...

🔰عمارت دیگر ظرفیت ندارد و با رانش زباله اوضاع بحرانی تر شد ولی در همین حین در میان سکوت مدعیان زباله محموداباد بعد سالها مجددا به عمارت اورده شد تا شعارزدگی را بیشتر از هر زمان دیگری لمس کنید.
حال باید دید ایا عمارت به مانند منگل صرفا یک شعار انتخاباتی خواهد ماند یا با عزم و اراده همگانی حل خواهد شد.
ترسم نرسی به خانه  ای اعرابی 
این ره که میروی به ترکستان است
احسان محمدی پور

برگزیده